سال ٩٢ و بلافاصله بعد از اينكه دكتر روحانی وارد انتخابات رياست جمهوري شد با معاونت يكي از مراكز مطالعات استراتژيك كشور تماس گرفتم و در مورد تبعاتِ پيادهسازي راهبردهاي كتاب بالا، در صورت انتخاب دكتر روحانی، صحبت كرديم.
فكر ميكردم كه اقدامات ايشان مبتني بر الزاماتي خواهد بود كه در اين كتاب از آن صحبت كردهاند.
در آن زمان به دلايل مختلفي به پيادهسازي نگاه نئوكينزيها در ايران خوشبين نبودم كه از آن جملهاند ناپختگي، خشك مغزي، عدم برآورد صحيح از شرايط و حماقت، چرا كه حدِ خودم را براي اظهار نظر كردن نميدانستم.
من نميدانم با آن سن، آن همه اعتماد به نفس را از كجا آورده بودم، بعد از پنج سال دريغ از يك صدم آن.
يكي از بهترين راههاي شناخت و ارزيابي ديگران اين است كه ببينيد در مورد چه مسائلي موضعگيري ميكنند.
ادبيات و لحن موضعگيري و منطقي كه از آن دفاع ميكنند، مسئلهي دوم و سوم است.
از اين جهت ذات موضعگيري من نشان دهندهي كوته فكري من بود. اما بحث من مستقل از آن موضع پيرامون يك مقايسه تدريجي ميگردد.
در اين چندسال زياد ديدهام كه اعضاي هيئت دولت به اين كتاب ارجاع دادهاند و حتي دكتر نوبخت آن را مبناي نظري برنامه ششم توسعه عنوان كرده بود.
قبل از رياست جمهوري دكتر روحاني مطالب ايشان را در زمينه ي استراتژي ملي و توسعه مطالعه ميكردم و از طرفي هم اين فرصت را داشتم كه در طي اين پنج سال عملكرد ايشان را مشاهده كنم.
در اين مشاهدات يك چيز را خيلي خوب فهميدهام، اينكه امر سياست، داير ميان مقدورات كار سياسي و الزامات كار سياسي است و اين دو مسئله يك شكافي با همديگر دارند.
به نظر من بايد به اين شكاف احترام گذاشت چون بخشي از واقعيت است.
اين مسئله را از فضاي سياست گفتم تا به اينجا برسم كه تصميمات ما در زندگي هم داير ميان اين دو وجه است:
«الزامات و مقدورات.»
كساني كه بدون توجه به مقدورات، فقط صحبت از الزامات ميكنند در زندگيشان دچار توهم و تخيل ميشوند و از قمار زندگي، سرمايه باخته بيرون ميآيند.
و آناني كه فقط در دايره مقدورات عمل ميكنند، هميشه در جا ميزنند. ميل شديد آنها به حفظ امنيت باعث ميشود كه نگاه بلندمدت، اولويتها و خلاقيت خودشان را قرباني حفظ وضع موجود كنند و در نهايت، رشد برابر با صفر خواهند داشت.
اينها را هم از طريق مشاهده فهميدهام.
پ.ن: من نگاه خوبي به عملكرد جواناني كه فعاليت سياسي ميكنند ندارم (البته با توجه به بحث استريوتايپها) ولي مطالعهي سياست را خيلي مفيد ميدانم چرا كه محاسبات عقلاني زيادي در آن مشاهده ميشود و بُرد نگاه شما را به مسائل زياد ميكند…
هنري كيسينجر ميگفت زماني كه با “چوإن لاي” مذاكره ميكردم گاهي پيش ميآمد كه سه دقيقه سكوت ميكرد و بعد از بررسي تمام جوانب، پاسخ سوالهاي مرا ميداد.
اين خردمندي ناشي از يك نگاه عميق است و با مطالعه دانش سياست ميتوان به اصول آن پي برد.
البته منظورم از مطالعه سياست پيگيري بولتن و روزنامه و اخبار نيست بلكه منظورم رجوع به متون كلاسيك اين دانش است. خودم كه هيچ سايت و كانال تلگرامي خبري را پيگيري نميكنم و فقط در جريان كليات مسائل هستم و از اين بابت خيلي خوشحالم.